به گفته آکی اسپایسر از TBWA، ظهور پرینتر سه بعدی، دست اندرکاران تبلیغات را در موقعیت ناخوشایندی قرار می دهد که باید بیاموزند چگونه دیدگاه خود را در مورد بیان برند گسترش دهند و تصمیم بگیرند که آیا خروجی های آنها ارزش افزوده دارد یا خیر. Spicer of Fast Company بحث میکند که چگونه پرینت سه بعدی (معروف به تولید افزودنی) ممکن است فناوری پرینتر سه بعدی باشد که مانند دسکتاپ یا لپتاپ معمولی میشود. یا ممکن است فقط گاز خود را در دور اول بسوزاند و در نهایت بیش از 5 دقیقه پس از مسابقه به سرش بیفتد.
چاپ سه بعدی سنتی مدتی است که وجود داشته است. این در سال 1984 توسط چاک هال از 3D Systems Corp ساخته شد. مسلماً، ما مجبور بودیم از عینک های زشت و مقوایی با یک چشم قرمز و یک چشم آبی استفاده کنیم، هنوز 3 بعدی بود، و هنوز خیلی باحال بود. اما آیا من را به هر آنچه بیشتر می خواندم جذب می کرد؟ مطمئن نیستم؛ من مطمئن هستم که اصلی ترین چیزی که توجه هفت ساله من را که ناشی از ADHD بود به کتاب یا مجله کمیک جلب کرد این بود که واقعاً سه بعدی بود.
روانشناسی تبلیغات با پرینتر سه بعدی
دو کارکرد متمایز درک اشیاء و ایده ها وجود دارد که مغز به طور ذاتی روی آنها عمل می کند.
اولین مورد، عملکرد مغز برای درک چیزها در آینده است. به عنوان مثال، اگر دوستتان یک لیوان آب به سمت شما گرفته و به شما اشاره می کند که آن را بردارید، فکر نمیکنید "آن شخص یک لیوان آب را جلوی من گرفته است و میخواهد آن را بردارم". در عوض، شما در حال حاضر تصور می کنید که لیوان آب را هنگام دریافت آن در دست گرفته اید. ذهن در آینده زندگی می کند، اما اگر چیزی کاملاً متفاوت از آنچه ذهن پیش بینی کرده است اتفاق بیفتد، موقتاً شوکه می شود و هر چیزی را که در آن لحظه اتفاق می افتد درک می کند. لیوان آب به دست بزرگ می افتد و شما تماشا می کنید که شیشه و آب در همه جا مانند دیزی کاتر جنگ جهانی دوم منفجر می شود. باورتان نمی شود که این اتفاق افتاده است. چطور ممکن است اتفاق بیفتد؟ سپس می روید تا یک جارو بردارید، همانطور که تصور می کنید شیشه را از روی زمین جارو می کنید.
عملکرد دوم توانایی مغز برای آزمایش موقعیت های رانندگی قبل از تجربه است. ذهن ما قادر است خودمان را در حال انجام کارها تصور کند و پیش بینی کند که انجام آنها چه احساسی در ما ایجاد می کند. و آنچه حتی غیر قابل باورتر است این است که ذهن ما این ترفند پیشرفته را آنقدر خوب تسلط دارد که حتی لازم نیست انجام آن را به خاطر بسپاریم. فقط اتفاق می افتد.
به عنوان مثال، اگرچه بسیاری از ما ترکیب سس تند و سبوس کشمش را امتحان نکردهایم، همه ما تقریباً میتوانیم تصور کنیم که چه طعمی دارد، و اکثر مردم (امیدوارم) این گزینه را وتو کنند. مثال عالی دیگر این است که چگونه داوران بیسبال به خاطر بازی مجدد "بازی" در سر خود قبل از فراخوانی شناخته می شوند، اگر دونده بیرون باشد یا سالم باشد، ضربه بزند یا اعتصاب نداشته باشد. از این رو تاخیر اندکی درست قبل از برقراری تماس.
به گفته آکی اسپایسر از TBWA، ظهور پرینتر سه بعدی، دست اندرکاران تبلیغات را در موقعیت ناخوشایندی قرار می دهد که باید بیاموزند چگونه دیدگاه خود را در مورد بیان برند گسترش دهند و تصمیم بگیرند که آیا خروجی های آنها ارزش افزوده دارد یا خیر. Spicer of Fast Company بحث میکند که چگونه پرینت سه بعدی (معروف به تولید افزودنی) ممکن است فناوری پرینتر سه بعدی باشد که مانند دسکتاپ یا لپتاپ معمولی میشود. یا ممکن است فقط گاز خود را در دور اول بسوزاند و در نهایت بیش از 5 دقیقه پس از مسابقه به سرش بیفتد.
چاپ سه بعدی سنتی مدتی است که وجود داشته است. این در سال 1984 توسط چاک هال از 3D Systems Corp ساخته شد. مسلماً، ما مجبور بودیم از عینک های زشت و مقوایی با یک چشم قرمز و یک چشم آبی استفاده کنیم، هنوز 3 بعدی بود، و هنوز خیلی باحال بود. اما آیا من را به هر آنچه بیشتر می خواندم جذب می کرد؟ مطمئن نیستم؛ من مطمئن هستم که اصلی ترین چیزی که توجه هفت ساله من را که ناشی از ADHD بود به کتاب یا مجله کمیک جلب کرد این بود که واقعاً سه بعدی بود.
روانشناسی تبلیغات با پرینتر سه بعدی
دو کارکرد متمایز درک اشیاء و ایده ها وجود دارد که مغز به طور ذاتی روی آنها عمل می کند.
اولین مورد، عملکرد مغز برای درک چیزها در آینده است. به عنوان مثال، اگر دوستتان یک لیوان آب به سمت شما گرفته و به شما اشاره می کند که آن را بردارید، فکر نمیکنید "آن شخص یک لیوان آب را جلوی من گرفته است و میخواهد آن را بردارم". در عوض، شما در حال حاضر تصور می کنید که لیوان آب را هنگام دریافت آن در دست گرفته اید. ذهن در آینده زندگی می کند، اما اگر چیزی کاملاً متفاوت از آنچه ذهن پیش بینی کرده است اتفاق بیفتد، موقتاً شوکه می شود و هر چیزی را که در آن لحظه اتفاق می افتد درک می کند. لیوان آب به دست بزرگ می افتد و شما تماشا می کنید که شیشه و آب در همه جا مانند دیزی کاتر جنگ جهانی دوم منفجر می شود. باورتان نمی شود که این اتفاق افتاده است. چطور ممکن است اتفاق بیفتد؟ سپس می روید تا یک جارو بردارید، همانطور که تصور می کنید شیشه را از روی زمین جارو می کنید.
عملکرد دوم توانایی مغز برای آزمایش موقعیت های رانندگی قبل از تجربه است. ذهن ما قادر است خودمان را در حال انجام کارها تصور کند و پیش بینی کند که انجام آنها چه احساسی در ما ایجاد می کند. و آنچه حتی غیر قابل باورتر است این است که ذهن ما این ترفند پیشرفته را آنقدر خوب تسلط دارد که حتی لازم نیست انجام آن را به خاطر بسپاریم. فقط اتفاق می افتد.
به عنوان مثال، اگرچه بسیاری از ما ترکیب سس تند و سبوس کشمش را امتحان نکردهایم، همه ما تقریباً میتوانیم تصور کنیم که چه طعمی دارد، و اکثر مردم (امیدوارم) این گزینه را وتو کنند. مثال عالی دیگر این است که چگونه داوران بیسبال به خاطر بازی مجدد "بازی" در سر خود قبل از فراخوانی شناخته می شوند، اگر دونده بیرون باشد یا سالم باشد، ضربه بزند یا اعتصاب نداشته باشد. از این رو تاخیر اندکی درست قبل از برقراری تماس.